خبرنگاران رهاورد نظم پسا جنگ جهانی دوم؛ ضرورت اصلاح نظام ملل متحد
به گزارش بوستان گفتگو، تهران-خبرنگاران-حدود 8 دهه (76 سال) از سرانجام جنگ جهانی دوم می گذرد و ضرورت تغییر ساختارهای بین المللیِ بیش از پیش احساس می گردد. سازمان ملل متحد، مهمترین و بزرگترین سازمان بین المللی است که بر ویرانه های جنگ جهانی دوم بنا شد و علیرغم نقش مفید آن، نیازمند بازنگری منشور و بعضی اصلاحات ساختاری است.
به گزارش خبرنگاران، 76 سال از پایان جنگ دنیای دوم در سال 1945 میلادی می گذرد. جنگی خونین بین کشورهای دنیا، حدفاصل اول سپتامبر 1939 تا دوم سپتامبر 1945 که دو گروه از کشورهای مختلف با تشکیل اتحادهای نظامی به نام های متحدین و متفقین در مقابل یکدیگر صف آرایی کردند.
فارغ از جنایت های بی سابقه ای که به دلیل استفاده از بمب اتم(هیروشیما و ناکازاکی) ابعاد وحشتناکی به خود گرفت، متفقین به عنوان فاتحان جنگ، امتیازات بسیاری برای خود در فضای مربوط به نظم پسا جنگ قائل شدند که تا امروز پابرجاست؛ امتیازاتی که دیگر در عصر حاضر وجاهتی نداشته و تبعیض آمیز توصیف می گردد.
یکی از مهمترین امتیازات متفقین، بهره جستن از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد است که مدت هاست پیشنهاد اصلاح آن مطرح شده، اما در عمل با مقاومت روبرو شده است.
ناکارآمدی سازمان ملل متحد؛ لزوم احیای برابری کشورها
سازمان ملل متحد که بر فراز خاکسترهای جنگ دنیای دوم تاسیس شد، با وعده تحقق صلحی پایدار به میدان آمد. ما مردم ملل متحد با تصمیم به محفوظ داشتن نسل های آینده از بلای جنگ که دوبار در مدت یک عمر انسانی افراد بشر را دچار مصائب غیرقابل بیان کرده [...]؛ و با اعلام مجدد ایمان خود به حقوق اساسی بشر [...]؛ تساوی حقوق ملت ها [...]؛ برای زندگی صلح آمیز با یکدیگر تشریک مساعی خواهیم کرد.... این جملات فرازهایی از مقدمه منشور سازمان ملل متحد است که با هدف احیای صلح و امنیت دنیای بنا نهاده شده است.
احتیاج جامعه دنیای به تاسیس سازمانی بین المللی برای حفظ صلح و امنیت بین المللی، روزولت رئیس جمهور وقت کشور آمریکا و چرچیل نخست وزیر وقت بریتانیا را بر آن داشت تا در همان بحبوحه جنگ دوم در 14 اوت 1941 میلادی بر عرشه کشتی در اقیانوس اطلس، منشور آتلانتیک را امضاء نمایند. پس از آن اسناد و کنفرانس های دیگری برگزار گردید تا اینکه پایان در 25 آوریل 1945 میلادی، کنفرانس سانفرانسیسکو کار خود را شروع کرد که به تهیه و تصویب متن منشور سازمان ملل متحد انجامید. این منشور دارای 19 فصل است که مشتمل بر یک مقدمه، 111 ماده و یک ضمیمه 70 ماده ای تحت عنوان اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری بوده که جزء لاینفک آن است.
مهمترین اهداف سازمان ملل متحد که در ماده (1) منشور بیان شده است، عبارتند از : حفظ صلح و امنیت بین المللی با تکیه بر اقدامات دسته جمعی و روش های مسالمت آمیز؛ توسعه روابط محبت آمیز در بین ملل بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و خود مختاری ملل و انجام اقدامات مقتضی برای تحکیم صلح دنیای؛ حصول همکاری بین المللی در حل مسائل بین المللی که دارای جنبه های مالی، اجتماعی، فرهنگی یا بشر محبت آمیز است و پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادی های بنیادین برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان و یا مذهب؛ بودن مرکزی برای هماهنگ کردن اقداماتی که ملل جهت حصول این هدف های مشترک معمول می دارند.
همچنین بر طبق ماده 2 منشور، اصول حاکم بر سازمان ملل متحد و دولت های عضو عبارتند از: اصل تساوی حاکمیت اعضا؛ اصل حسن نیت در مورد اجرای تعهدات منشور؛ اصل حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی؛ اصل عدم استفاده از زور یا تهدید به آن؛ اصل حمایت همه جانبه سازمان و عدم حمایت دولتی که سازمان ملل متحد علیه آن اقدامات قهری به عمل می آورد؛ اصل همراهی دولت های غیرعضو در عمل به اصول سازمان تا آنجا که برای صلح و امنیت بین المللی لازم است؛ اصل عدم مداخله در اموری که ذاتاً در صلاحیت ملی کشورهاست.
اینک پس از گذشت هفتاد و شش سال از زمان تاسیس سازمان ملل متحد، ناکارآمدی ارکان مختلف این سازمان در مواجهه با مسائل و بحران های دنیای نظیر فقر، نابرابری، جنگ ها و درگیری ها و بحران ناشی از بیماری همه گیر کرونا بیش از پیش هویدا شده است.
اگرچه نباید به طور کلی دستاوردهای سازمان ملل متحد در دستیابی به اهداف خود را نادیده انگاشت اما امروزه به زعم بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، سازمان ملل متحد در دستیابی به مهم ترین هدف خود یعنی حفظ صلح و امنیت بین المللی ناکام مانده است.
حق وتو؛ مصداق شاخص تبعیض در سازمان ملل متحد
شورای امنیت مهمترین رکن سازمان ملل متحد می باشد چراکه بر طبق منشور سازمان ملل متحد، مسئولیت اولیه حفظ صلح و امنیت بین المللی بر عهده آن قرار گرفته است. همچنین این شورا تنها رکنی است که می تواند برای به کار بردن قوه قهریه، تصمیم الزامی بگیرد. شورای امنیت از پانزده عضو تشکیل شده است. پنج عضو دائمی و ده عضو غیر دائمی. اعضای دائمی شورای امنیت عبارتند از چین، فرانسه، اتحادیه جماهیر شوروی (که پس از فروپاشی فدراسیون روسیه جایگزین آن شده است)، انگلستان و ایالات متحده آمریکا. در انتخاب پنج دولت عظیم به عنوان اعضای دائمی، هدف این بوده است که همان دولت هایی که بار سنگین جنگ دنیای دوم را تا پیروزی کامل به دوش کشیدند، مسئولیت اداره دنیای بعد از جنگ را هم به عهده داشته باشند. اما سوال مهمی که در همین جا مطرح می گردد آن است که آیا پس از گذشت 76 سال از پایان جنگ دنیای دوم و تغییرات بنیادین فضای بین المللی و مناسبات حاکم بر آن، آیا ضرورتی به پذیرش این تقسیم بندی از جانب دیگر کشورهایی که در حال حاضر بعضی از آن ها خود به قدرت های عظیمتری مبدل شده اند، وجود دارد؟
ده عضو غیر دائمی شورای امنیت را مجمع عمومی با توجه به شرکت اعضای سازمان ملل متحد در حفظ صلح و امنیت بین المللی و دیگر اهداف سازمان در درجه اول و همچنین با توجه به تقسیم عادلانه جغرافیایی انتخاب می کند. اعضای غیر دائم شورای امنیت برای یک دوره 2 ساله انتخاب می شوند.
بنابراین بحث هایی در مورد افزایش تعداد اعضای دائمی شورای امنیت وجود دارد. کشورهایی که در سال های گذشته تقاضاهای زیادی برای کرسی های دائمی شورای امنیت داشته اند، عبارتند از برزیل، آلمان، هندوستان و ژاپن. سیستم رای گیری در شورای امنیت طبق پیشنهاد مورخ 15 دسامبر 1944 ایالات متحد آمریکا در کنفرانس یالتا در ماده 27 منشور تنظیم شد. تصمیمات شورای امنیت در مورد مسائل مربوط به آئین کار با رای اکثریت کمی 9 به 15 انجام می گردد اما در مورد سایر مسائل این رای با اکثریت کیفی 9 به 15 است یعنی مشروط به رای مثبت 5 عضو دائمی شورای امنیت که همان حق وتو نام دارد. حقی که جنجال های زیادی را بر انگیخته است. از طرفی باید این سوال مهم را بیان کرد، آیا اساساً پیش بینی چنین حقی (وتو) منبطق با آرمان های مبتنی بر دموکراتیک است؟ آیا افزایش تعدا اعضای شورای امنیت کمکی به تحقق صلح و امنیت بین المللی می کند و یا تنها فرایند رای گیری را پیچیده تر می سازد؟
ناتوانی مقابله با بحران های بین المللی نظیر شیوع کرونا
شورای امنیت که بر پایه امیال جاه طلبانه متفقین بنا شد، امروزه در مواجهه با بحران های بین المللی نظیر شیوع ویروس کرونا بیش از هر زمان دیگری چهره ناکارآمد خود را ظاهر کرده است. بحران شیوع کرونا با ایجاد اختلال در معیشت و اقتصاد دنیا، به چالش کشیدن روابط اجتماعی و تضعیف اعتماد به نهادهایی که به منظور مقابله با عواقب ناشی از آن به وجود آمده است، به فساد و نابرابری دامن زده، نفرت پراکنی را تشدید و کانون های جدیدی از تنش زایی و خطر بی ثباتی را ایجاد نموده است.
ناتوانی شورای امنیت در صدور قطعنامه آتش بس در مناطق درگیر جنگ در جریان بحران کرونا اعتراض نهادها و اشخاص مهم بین المللی رابه دنبال داشته است. ولکان بزکر رئیس مجمع عمومی سازمان ملل از شورای امنیت انتقاد کرد و گفت که این نهاد در پاسخ به عظیمترین چالش های دنیا به دلیل منافع رقابتی، ناکام مانده است.
وی توضیح داد: منافع رقابتی در میان اعضای این شورا و استفاده مکرر از حق وتو در آن، تاثیرگذاری شورای امنیت را محدود کرده است و حتی در بعضی از مهمترین بحران های انسانی، نمی تواند پاسخی کافی و به موقع ارائه دهد.
همچنین سازمان های غیردولتی در دنیا با صدور بیانیه ای مشترک، ناکارآمدی و انفعال شورای امنیت سازمان ملل متحد در تصویب قطعنامه های آتش بس برای مقابله بهتر با ویروس کرونا را محکوم کرده و آن را شرم آور خواندند.
به هر روی، آنچه مسلم می کند، ناکارآمدی نظم دنیای و ساختارهای بین المللی ناشی از جنگ دنیای دوم است که باید مورد بازنگری اساسی قرار گیرد؛ امری که به عنوان یک مطالبه جدی و مستمر همه سالانه باید از سوی کشورها در نشست های سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیگیری گردد.
منبع: ایرنا