ژاک دمورگان و نابودی بقایای معماری شوش
به گزارش بوستان گفتگو، از آنجا که فعالیت های باستان شناسی شوش در فصل زمستان انجام می شد، ژاک دمورگان و برادرش تابستان ها را به کاوش در گورستان های اواخر عصر مفرغ و آهن تالش می پرداختند. انتشار نتایج تحقیقات آن ها نشان می دهد که دمورگان در حوزه ماقبل تاریخ باستان شناس موفقی بود.
ژاک دمورگان باستان شناس و محقق فرانسوی دوران ماقبل تاریخ بود که از سال 1276 تا 1291 راهنمایی تیم باستان شناسان فرانسوی را در ایران و شوش بر عهده داشت. دمورگان آموزش های خود را در دانشگاه معادن فرانسه تکمیل و در سال 1882 فارغ التحصیل شد.
او بعد از اتمام تحصیلاتش به اسکاندیناوی، آلمان، اتریش، ترکیه، هندوستان و در منطقه ای به نام پراک که امروز مالزی غربی است سفر کرد و تحقیقاتی را در این کشور ها انجام داد.
سپس به عنوان مدیر یک معدن مس به ارمنستان رفت. او در آن موقع اعتقاد داشت که قفقاز در مطالعه منابع فلزات اهمیت خاصی دارد. این منطقه شرقی ترین منطقه ای است که آثار بازمانده دوران ماقبل تاریخ آن شناخته شده است؛ این منطقه که از اروپا و یونان هم قدیمی تر است هنوز حاوی نشانه هایی از تمدن هایی است که گهواره تمدن خود ماست.
دمورگان، باستان شناس خطاکار
او بعد از اتمام تحقیقات خود در قفقاز در سال 1286 از سوی وزارت آموزش عمومی فرانسه رسما مامور شد به ایران بیاید تا در خصوص موضوعات جغرافیایی، زمین شناسی، زبان شناسی و مردم شناسی تحقیق کند. او به تهران آمد و از آنجا به مازندران، گیلان و به تالش رفت تا گویش های آن ها را مورد آنالیز قرار دهد.
او سپس برای مطالعات زمین شناسی و باستان شناسی به کردستان و لرستان رفت. او نخستین کسی بود که در سال 1271 به وجود نفت در قصر شیرین در کوه های زاگرس پی برد. او ماموریت خود را برای دولت فرانسه کامل نموده بود و این ماموریت را از روی دوستی با دولت ایران انجام داد.
در شروع نه دولت ایران و نه دولت فرانسه به آن توجهی نشان ندادند، اما خاتمه در سال 1281 بهره برداری از نفت منطقه به سرپرستی ویلیام ناکس دارسی انگلیسی شروع شد. دمورگان در مرحله بعد به دنبال نشانه هایی از آشوری ها به عیلام رفت و مدت زمان زیادی را در شوش گذراند. نیرو های اعزامی به این منطقه به رهبری مارسل دیولافوی 6سال پیش از آن شوش را ترک نموده بودند.
در میان محوطه های گسترده مملو از ویرانه ها توجه دمورگان به ارگی جلب شد که دمورگان در دامنه آن پیروز به کشف تکه هایی از ظروف سفالی بسیار قدیمی و تعدادی سنگ چخماق شد. این کشفیات در از سر گیری کاوش در این منطقه تاثیر بسزایی داشت.
دمورگان در بازگشت به تهران مساله را با رنه دو بالوی، وزیر خارجه فرانسه که مشتاق بود تحقیقات باستان شناسی ایران را انحصارا در اختیار فرانسه قرار دهد عنوان نمود.
مدتی طول کشید تا کوشش های آن ها به ثمر برسد. در این فاصله در سال های 1905ـ 1894 دمورگان 10 جلد کتاب با عنوان ماموریت علمی در پارس را در 5 بخش در پاریس چاپ کرد. چهار جلد از این کتاب ها به آنالیز های زمین شناسی، دو جلد به آنالیز های باستان شناسی گور ها و دیگر بنا های باستانی که قابل رویت بودند، یک جلد به گویش های کردی و زبان های شمال ایران، یک جلد به متون ماندی (فرقه ای عرفانی در جنوب عراق)، و دو جلد هم به مطالعات جغرافیایی اختصاص داشت.
دمورگان در بازگشت به فرانسه تعداد زیادی شیء را با خود به کشورش برد و برخی از آن ها را به آتلیه سن ژرمن اهدا کرد. او 620عکس، سه نقشه ایران و نقشه ای کامل از شمال ایران و نقشه ای هم از کردستان تهیه کرد.
دمورگان تصمیم داشت به ایران بازگردد و مطالعات خود را در بخش های جنوبی و شرقی ادامه دهد، اما در این زمان برای مدیریت موقت سازمان آثار باستانی مصر دعوت شد و از سال 1892 تا 5 سال بعد از آن در این مقام باقی ماند. در تمام این مدت علاقه شخصی دمورگان به دوران ماقبل تاریخ بود و می توان او را پدر باستان شناسی ماقبل تاریخ مصر دانست.
در همین حال ناصرالدین شاه در سال 1274 پیمانی را امضا کرد که بر اساس آن حق کاوش های باستان شناسی را به طور انحصاری در اختیار فرانسه قرار داد. در این زمان وزارت آموزش عمومی و هنر های زیبای فرانسه هیاتی باستان شناسی تشکیل داد و راهنمایی آن را به دمورگان سپرد. دمورگان در سال 1276 مصر را به مقصد ایران ترک کرد تا مدیرکل هیات باستا ن شناسی فرانسه گردد، در ایران سازمان باستان شناسی فرانسوی ایجاد کند و این مناطق ناشناخته را از لحاظ علمی مورد آنالیز قرار دهد.
او تصمیم گرفت بخش اصلی فعالیت های خود را معطوف به شوش کند تا به اطلاعات بیشتری در خصوص تمدن عیلام دست یابد. آن طور که از نوشته های دمورگان بر می آید او بیش از تاریخ عیلامی به دوران ماقبل تاریخ شرق علاقه داشته است.
او کلده (ناحیه ای در جنوب بابل در بین النهرین) و دشت های بین النهرین را سرمنشا تمدن های شروعین و گهواره پیشرفت بشری می داند. او در خصوص شوش می نویسد: شوش به دلیل قدمت زیاد آن می تواند عظیم ترین و مهم ترین مساله بشر، یعنی مساله تبار انسان ها را حل نماید.
این شهر به باور من، به آن دنیای شروعینی تعلق دارد که شاهد کشف خط، استفاده از فلزات و شروع هنر بوده است. اگر قرار باشد مشکل تبار انسان ها روزی حل گردد، در کلده و خصوصا در شوش خواهدبود.
او تل آکروپول شوش را که در آن موقع 35 ـ 30 متر ارتفاع داشت به بخش هایی با 5 متر عرض و 5 متر عمق تقسیم کرد و مثل پروژه های ساختمانی معمول حدود 2 میلیون و 450 هزار مترمربع خاک را جابه جا کرد و به این ترتیب بقایای معماری شوش را برای همواره نابود کرد.
تیم دمورگان کار خود را رسما در دسامبر 1897 (سال 1276) شروع کرد؛ آن ها باید دائم با غارتگرانی مبارزه می کردند که بدون هیچ محدودیتی از سوی دولت مرکزی به چپاول و ویران کردن محوطه های باستانی می پرداختند.
دمورگان برای تضمین امنیت تیم خود و یافته هایشان دستور داد قصری عظیم با ظاهری، چون قصر های قرون وسطی در شمالی ترین بخش این آکروپول بسازند. او برای اینکه هرچه سریع تر به ایده ای در خصوص توالی زمان ها دست یابد، دستور داد در انتهای جنوبی محوطه 5 گمانه پشت سر هم بکنند.
در ته این گمانه ها سرامیک های ظریف از تمدنی باستانی و بر روی آن ها سرامیک های ابتدایی رنگ شده از تمدنی فرعی کشف شد که قدمت هر دوی آن ها به پیش از تاریخ عیلام بر می گشت. گزارش مختصر دمورگان در خصوص این حدس ها تقریبا بدون هیچ تغییری در گزارش نهایی کاوش های او در این منطقه که 10 سال بعد (در سال 1912) منتشر شد تکرار شد.
در این کاوش ها شاهکار هایی از تمدن بابل که عیلامی ها به عنوان غنیمت جنگی گرفته بودند کشف شد. در سال 1279 مظفرالدین شاه قراردادی تکمیلی امضا کرد که بر اساس آن تمامی آثار باستانی کشف شده در شوش را به فرانسه بخشید.
کاوش های فرانسو ی ها در منطقه شوش ادامه داشت و کشف لوح حمورابی نقطه اوج این کاوش ها بود. قوانین این لوح در مجموعه خاطرات هیات فرانسوی در ایران از سال 1900 به بعد چاپ شد.
از آنجا که فعالیت های باستان شناسی شوش در فصل زمستان انجام می شد، ژاک دمورگان و برادرش تابستان ها را به کاوش در گورستان های اواخر عصر مفرغ و آهن تالش می پرداختند. انتشار نتایج تحقیقات آن ها نشان می دهد که دمورگان در حوزه ماقبل تاریخ باستان شناس پیروزی بود.
از سوی دیگر کار در شوش خسته کننده شده بود و دمورگان معمولا راهنمایی تحقیقات را به همکاران خود می سپرد. در سال 83ـ1282 معابد اینشوشیناک و نینهورساگ شوش به شیوه ای غلط کاوش شد؛ پس از آن در سال 1284 محققان به خاک بکری در گورستان شوش دست یافتند که به وضوح نشان دهنده هم زیبایی سرامیک های باستانی و هم وجود مس بود که ثابت می کرد قدمت منطقه به یک دوره دیرتر از آن چه انتظار می رفت برمی گشت. دمورگان با جدا کردن آثار باستانی از بافت باستان شناسی آن ها صدمات جبران ناپذیری را به مطالعات باستان شناسی ایران وارد آورد.
منبع: فرادید