نقد فیلم سرکوب؛ دغدغه های جدی این زنان زخم خورده

به گزارش بوستان گفتگو، پیش از این که برای تماشا فیلم سرکوب به سینما بروم نظرات منفی زیادی درباره فیلم شنیدم. به خصوص که به علت سابقه تئاتری رضا گوران، نویسنده و کارگردان فیلم خیلی ها در نقد به فیلم، تئاتری بودنش را جزو نقاط ضعفش می دانستند. با این حال فیلم سرکوب به نظرم پیروز می گردد دنیا خودش را بسازد و تماشاگر را هم با خودش همراه کند.

نقد فیلم سرکوب؛ دغدغه های جدی این زنان زخم خورده

در این که بیشتر میزانسن های سرکوب تئاتری است شکی وجود ندارد. ولی این ماجرا قرار نیست به صورت کلی نقطه ضعف فیلم محسوب گردد. فیلم های زیادی در طول این سال ها دیده ایم که کارگردانانشان برآمده از سینما هستند ولی به علت ویژگی های فیلمنامه شان به فضاهای بسته و گاهی همین میزانسن های مدل تئاتری رجوع نموده اند. در نهایت هم فیلم هایشان با ستایش زیادی روبرو شده است.

کل فیلم سرکوب به درستی در فضای بسته یک خانه اتفاق می افتد. علت درست بودنش هم این است که فیلم دقیقا همان چیزی است که اسمش می گوید: ماجرای سرکوب آدم های یک خانه. آن فضای بسته به همذات پنداری ما با اختناقی که دختران در خانه پدر تجربه نموده اند یاری می نماید.

فیلم با ورود یک دختر جوان (پردیس احمدیه در نقش پروانه) به خانه ای شروع می گردد که مادر پیرش که دچار آلزایمر شده و پرستارش ملیحه در آن زندگی می نمایند. از همان نماهای اول صحبت از مردی به نام پرویز است که او را نمی بینیم اما وزن سنگینش در خانه احساس می گردد. مردی که دخترانش از او وحشت دارند. ملیحه تنها کسی در آن خانه است که به نظر می رسد نگران پرویز است. دختران معتقدند علت این علاقه ملیحه به پرویز این است که او را نمی شناسد و در ادامه هم معلوم می گردد که حق با آن ها بوده است.

این وسط البته دوربین علی تبریزی بی جهت و بیش از حد می چرخد و حرکت می نماید. در آن میزانسن ثابت که قرار است نشان از سرکوب آدم های خانه به وسیله پدر داشته باشد این هم حرکت دوربین معنایی ندارد. انگار به ضرب و زور فیلمبرداری خواسته اند به فیلم تحرک بدهند که از اساس اشتباه است.

در مقابل فیلم نقاط قوت زیادی به خصوص در زمینه درام و بازی هایش دارد. مادری که فراموشی گرفته وقتی حواسش سر جایش می آید که به زبانی جز فارسی یعنی ترکی صحبت می نماید. یعنی بازگشت به ریشه های خیلی شخصی که حتی زبان مادری را هم شامل می گردد. پریا خودش را درگیر مردی نموده که دقیقا شبیه پدری است که از او فرار نموده. پریسا از همسرش که گویا به او خیانت می نموده جدا شده و فقط دختر کوچکتر است که به نظر می رسد حتی با نبودن مردی که دوستش دارد می تواند کنار بیاید. وجه مشترک همه این زنان فرار به هر نحوی از دست پرویز است که به واسطه شغلش همواره صدای آن ها را خاموش نموده.

بازی های سه دختر یعنی الهام کردا، سارا بهرامی و پردیس احمدیه عالی است. وصله ناجور باران کوثری است که در نقش پرستار اول ماجرا یادآور مثلا ترانه علیدوستی چهارشنبه سوری است که ناظر بر مسائل خانواده است و البته در خاتمه کاراکترش به شیوه ای نه چندان دلچسب به خانواده پیوند می خورد. در عوض پردیس احمدیه در نقش دختر کوچکتر که هنوز فرصتی برای نجات دارد و سارا بهرامی در نقش دختری که به نظر می رسد بیشتر از همه آسیب دیده درخشان اند.

فیلم دغدغه اش را خیلی درست مطرح می نماید. این که چه طور سرکوب باعث فرار و نفرت می گردد. چه طور تحقیر به شکست می انجامد و چه طور نیروی سرکوبگر در نهایت کنار پلی پیدا می گردد بدون آن که کسی حتی برای شناسایی جنازه اش برود. فیلم البته در نمادپردازی هایش گاهی بیش از حد جلو می رود اما در همین حد هم می توان جامعه ای را در آن دید که در پی مطالبات به حق خودش است.

فیلم هوشمندانه آن فضای زنانه اش را تا خاتمه حفظ می نماید و به جز کاراکتر ابراهیمی که در حقیقت یاریی است برای آن هایی که تا آن لحظه متوجه شغل و سمت پرویز نشده بودند، تنها مرد قصه همان سایه پرویز است که او را هم از نگاه زن ها می شناسیم.

فیلم درامش را خوب پیش می برد و اطلاعات را جوری در اختیار تماشاگرش می گذارد که خیلی زودتر متوجه کار پرویز و اختلاف او با خسرو می گردد.

مشکل بزرگ سرکوب خاتمهش است. مشکل خاتمهش هم همان ایرادی است که در سرتاسر فیلم وجود دارد. فیلم گاهی بیش از حد به نمادها و استعاره هایش بها می دهد. آن کودک آخر فیلم که از نسل کسی به جز آدم های آن خانه است و بارش باران منطق داستانی ندارند و یک استعاره نچسب به کل فیلم است. به جز این اما سرکوب مقدار های خودش و قصه اش را می شناسند. سعی نمی نماید بزرگتر از چیزی که هست خودش را جلوه بدهد. حتی در زمان بندی هم فیلم به مقدار ای است که تماشاگرش را خسته نمی نماید. از همه مهم تر این که در میان فیلم های اجتماعی سینمای ایران، سرکوب سوژه جدی و مهم و در عین حال جدیدی نسبت به آثار دیگر دارد. فیلمی است که دوستش داشته باشید یا نه می گردد تحلیلش کرد و این خودش یک امتیاز بزرگ است.

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 2 اردیبهشت 1404 بروزرسانی: 2 اردیبهشت 1404 گردآورنده: boostanchat.ir شناسه مطلب: 2523

به "نقد فیلم سرکوب؛ دغدغه های جدی این زنان زخم خورده" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نقد فیلم سرکوب؛ دغدغه های جدی این زنان زخم خورده"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید